چهارشنبه، 12 اردیبهشت 1403
سیاست
شناسه خبر: 2514
  • 0

تولیت آستان قدس رضوی :

تصورمی‌ کردیم آقای روحانی به واسطه لباسش،درتخریب وتهمت حدّنگه دارد

سید ابراهیم رئیسی گفت:تصور می‌کردیم آقای روحانی در انتخابات حداقل به واسطه لباس روحانیتش، در تخریب و تهمت حدّ نگه دارد

به گزارش بالاگریوه ،چندی پیش درایام تعطیلات عیدسیعدفطرمدیران عامل برخی خبرگزاری های کشورسفری به مشهد مقدس داشتند که طی این سفر، دیداری صمیمانه نیز با حجت الاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی فراهم گردید. در این دیدار،سئوالات مختلفی درباره چرایی ورود حجت الاسلام رئیسی به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و نیز تحلیل وی از متن،حاشیه و نتیجه این انتخابات مطرح گردید. آنچه در پی می آید متن کامل این گفتگوی رسانه ای است که از سوی دفتر حجت الاسلام رئیس در اختیار رسانه ها قرار گرفته است

آقای رئیسی، اگر امروز می‌خواستید برای ورود به انتخابات تصمیم بگیرید مجددا نامزد می شدید؟

من در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری هم چندین بارگفتم که بهترین شغل یعنی خادمی علی بن موسی الرضا(ع) و زوار بزرگوارشان را دارم و هیچ کاری برایم از این بالاتر و شیرین تر نیست؛ اما واقعاً با وضعیتی مواجه بودیم و هستیم که یک مسوولیت مضاعفی را برای حضور در انتخابات ایجاب می‌کرد.

جمهوری اسلامی دردهه چهارم حیاتش، بایدازخود درحل مسائل پیچیده اقتصادی وبین المللی کارآمدی بیشتری نشان دهد؛مردم راروزبه روزبه انقلاب واهداف بلندآن امیدوارتر کند؛ نفوذ بین‌المللی و منطقه‌ای و گفتمانی اش را افزایش دهد؛دریک کلمه نظام اسلامی باید نشان دهد که همچنان «می‌تواند» و باید کارآمد و الهام بخش و پیشرو باشد.

خب این تفکر«مامی توانیم»درچندسال اخیربه طورواضح درسطوحی ازقوه مجریه کشورافول کرد،یعنی روحیه اعتمادبنفس وتلاش برای بازکردن راههاوگره ازکارمردم و پیشرفت ،درمیان مدیران جای خودش رابه «ناامیدی و نمی شود» داد.برای یک حرکت پیش‌رونده ویک موجود زنده با نشاط به‌نام انقلاب، «نگاه ما نمیتوانیم» یک تهدید اساسی است. این واضح است که نسخه دشمن برای مقابله باانقلاب دردوره کنونی القاء پشیمانی ازگذشته به مسئولان ومردم است تاجایی که مداوم دستورعقب نشینی صادرشود، یعنی بنا دارندتفکر و روحیۀ با نشاط مدیریت انقلابی را به یأس و نمیشود مبتلا کنندو بالطبع انقلاب اسلامی را به موجودی حاشیه‌ای و هضم‌شده در مناسبات نظام سلطه و نظم نوین جهانی تبدیل کنند. متاسفانه این یک رویکرد غلط در اندیشۀ برخی از مدیریتهای کلان اجرایی هم نفوذ کرده است.

واقع مطلب این است که انقلاب اسلامی در عرصۀ مدیریت کشور پس از سالها هنوز نتوانسته است طرح خود را به صورت کامل ارائه دهد. الگوهایی از مدیریت انقلابی وجود داردو آثارخوبی خلق کرده است ولی بعنوان یک جریان غالب نه خودرا کاملاً شناسانده است و نه برفرهنگ مدیریتی و اجرائی کشور حاکم شده است. ریشه های مشکلات کشور شناخته شده نبودن این نوع از مدیریت عقلانی و انقلابی و جاری نشدن آن در ساختارهای مدیریتی کشور است. من عقیده دارم انقلاب اسلامی حتی به کسانی که به این انقلاب اعتقاد ندارند بیشترین خدمت را کرده است و وظیفه هم دارد بکند. منتها این پروژه هنوز کامل نیست و خلاهایی دارد که باید پوشانده شود. همین موجب ناکارآمد نشان دادن انقلاب و نظام میشود.

حالا درمقابل این مسیر،تکلیف نیروهای دلسوز و دغدغه مندچیست؟ نشستن و تماشا کردن؟نگرانی ازهزینه شدن و هزینه دادن؟ مردم مومن و فداکارمابرای انقلاب شان این همه هزینه مالی وجانی راپذیرفته اندتابه یک الگوی مستقل تبدیل شود؛یعنی بتواندواقعاً درهمه ابعاد پیشرفت کندودرعین حال،عزت وعظمت داشته باشدو مردمش، شرمنده وکوچک شده و وابسته به قدرتهای زورگو نباشند؛ حالا درمقابل جریانی که می‌خواهد بگوید پیشرفت الا و لابد از راه وابستگی به غرب یا شرق می‌گذرد و در واقع می‌خواهد به مردم بگویدکه شعارهای استقلال و آزادی راکه در انقلاب خواسته اید،درحدیک شعار بوده است وتحقق یافتنی نیست،چه باید کرد؟ آیا نباید حرف منطقی و عقلانی انقلاب را سر دست گرفت؟ این یک وظیفه و یک مطالبه عمومی بود.بسیاری از مردم مومن و نخبگان دانشگاهی و علمای بزرگوار و طلاب و دانشجویان و اقشار مختلف اتمام حجت کردند و خواستندکه در صحنه این مبارزه و امتحان حاضر شوم من هم سعی کردم وظیفه ام را انجام دهم و از این بابت خدا را شکر میکنم.

اساسا برخی ازمنازعات سیاسی درکشور به تقابل دو نوع نگاه برمیگردد.یک نگاه که میگویدانقلاب اسلامی الگویی برای ادارۀ کشور داردکه متفاوت ازنظام سرمایه داری است و یک نگاه که نه ازخلاقیتی برخوردار است و نه حاضر است دربارۀ نوع مدیریتی که تفکرانقلابی ارائه میدهد بیاندیشد وتنها راه بقاء را توجه به اراده بیگانگان میداند. من به این انتخابات قدم گذاشتم که بگویم رفتار و مدیریت انقلابی آن تصویری نیست که دشمنان آن ساخته اند و گام اول برای اینکه وضعیت کشور اصلاح شود اصلاح این تصویر است.

س: با این توصیف شما، نتیجه انتخابات یعنی مردم به الگویی که شما معتقدید نادرست است، اعتماد کردند و مسیری را که شما نماینده‌اش بودید و می گویید مسیر بهتری بوده، رد کردند؟

تحلیل نتیجه انتخابات با این ساده‌سازی‌ها به نظرم خطائیست که نباید دردام آن بیفتیم.ما میدانیم مردم به دلائل مختلف به یک فردیا یک جریان رای میدهند اگر این انگیزه ها را دقیق نشناسیم خودمان رابه اشتباه خواهیم انداخت و موجبات سوء استفاده ازرای مردم را فراهم خواهیم کرد. بله، یک جریان تبلیغی خاصی که طیف هم هستند از باندهای بلندگوی تبلیغاتی دشمنان از امریکا و انگلیس گرفته تابرخی رسانه های داخلی می‌خواهند نتیجه انتخابات را همین‌طور تفسیر کنند.چرا؟ چون با این تفسیر کار دارد. می‌داند که اگر بتواند این تفسیر را جابیندازد، پله‌ای هست برای مقاصد بعدی و تضعیف هویت و استقلال ملی. اما واضح است که این تفسیر، معیوب است.

درتحلیل های علمی ازیک انتخابات هم اندیشمندان علوم سیاسی مطالب مهمی دربارۀ دور دوم انتخابات ذکر کرده اند.به خصوص درکشور ما که اقتضائات خاصی وجود دارد که  ساده اندیشی دربارۀ تحلیل یک انتخابات را رد می کند.

تفسیر خود شما از نتیجه چیست؟

برای تفسیر، اول بایدچارچوب داشته باشیم. چارچوب اول و اصلی برای ما در انتخابات، حضور گسترده مردم بود، چون لازمه حفظ اصل نظام، حضور و انسجام مردم است. اگر امروز ما نگرانیم که برخی در دنبال کردن اهداف پیشرفت و تعالی کشور،لَنگ می‌زنند،بخاطر این است که این ضعفها و ناکارآمدی‌ها، ممکن است مردم را نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن بدبین کند.حالا اگردرهمین شرایط یک جمعیت عظیم 41 میلیونی پای صندوق بیایند، این یعنی موفقیت نظام؛ این یعنی با وجود همه بدخواهی‌ها و بددلی‌ها مردم به اصل نظام اعتماد دارند، مردم به صندوق رأیی که نظام برایشان گذاشته، اعتماد دارند. این یک شکست واضح برای دشمنان کشور است؛ اینها آرزویشان قهر مردم با نظام بوده و هست؛نگاه نکنیدکه در این انتخابات از تحریم صحبت نکردند یا ظرفیت عظیم تبلیغی‌شان را برای یک جریان بسیج کردند، ته دلشان و آرزوی اصلی‌شان این است که مردم ناامید شوند و بانظام  قهر کنند،وقتی دیدنداین نقشه قدیمی شان هنوز نمی‌گیرد،تاکتیک را عوض کردند. شما انتخابات مجلس نهم را ببینید در بهمن سال 89. این اولین انتخابات بعدازانتخابات ریاست جمهوری 88 بود،همه توان‌شان را گذاشتندکه بگویندمردم به نظام اعتمادندارندوبعداز 88 دیگر پای صندوق نمی‌آیند. مردم چه کردند؟ بیش از 60درصدپای صندوق آمدند؛یعنی معادل انتخابات مجلس دردور قبل آن. درهمین انتخابات اخیر ریاست جمهوری دوازدهم هم ثبت رکوردحضور بالای مردمی شد یک پیروزی برای ملت و نظام. این انتخابات بسیاری از ته مانده های آثار بد فتنۀ 88 را هم از بین بردو منطق وصداقت انقلاب درموضوع انتخابات به طور کامل به اثبات رسید.

البته این نکته را هم بایدبگویم که اگر رأی مناطق مختلف را تحلیل کنید، متوجه می شوید که مشارکت قشر ضعیف و محروم، در انتخابات کاهش پیدا کرده است و این نقطه ضعف دولت ها است که گاهی با سیاستهای غلط شان امید مردم و بخصوص طبقه محروم را کم کرده‌اند. ببینید تا امید نباشد، حرکت ایجاد نمی‌شود. در انتخابات اخیر حدود 15 میلیون نفر رأی ندادند، بررسی‌های ما نشان می‌دهد بخشی از آن، آرای اخذ نشده در روستاها و شهرهای کوچک است اما سهم زیادی از این جمعیت کسانی هستند که نسبت به رفت‌وآمد دولتها بی‌تفاوت شده‌اند، چون احساس می‌کنند در این رفت‌وآمد دولتها سود و نفعی برای آنان وجود ندارد؛ یا کسانی هستند که در اثر عمل نکردن دولت ها به شعارها و وعده‌هایشان، احساس ناامیدی و تردید می‌کنند. در واقع در این انتخابات ناکارآمدیها بخش هایی از جامعه را از مشارکت جویی سیاسی ناامید کرد.

دراین انتخابات،یک نقطه مرکزی سخنان بنده درتوجه به همین اقشاربودتامردم مستضعف وباکرامت مااحساس نکنندکه حرف آنها زده نمی‌شود و بدانند که در میان هیاهوهای سیاسی احزاب و جناح ها،کسی هم هست که درد آنها را بشناسد و با صدای بلند بگوید.

پس چرا همین اقشار به شما رأی ندادند و برنده انتخابات نشدید؟

رأی دادن یاندادن،مسئله دوم است، مسئله اول این است که آیابخشی ازجامعه که دراثرسیاستهای غلط ضعیف وضعیف‌تر شده و امیدی برای حرکت ندارد،بداندکه در صحنه انتخابات که اوج شلوغ‌کاری‌هاست،کسانی هستندکه حرف دل او رابزنند؛این خودش امیدآفرین است ولو آنکه به اندازه‌ای تولید امیدنکندکه منجربه رأی غالب بشود. یعنی همین که یک حلقه وصل و یک زبان مشترک،با افرادی که به تعبیر امام راحل ولی نعمتان انقلاب هستند ایجاد کنیم، خودش پیروزی و موفقیت است.من فکر می‌کنم این کار تا حدی انجام شد،یعنی اگرچنین صدایی درانتخابات وجودنداشت،بلاشک،مشارکت مردم درانتخابات به مراتب کمتر از این بود.این رویکرد،حتی در مسیر رقیب هم اثر گذاشت. اصلاًشمارسانه‌ای هستیدو یکی ازکارهای رایج در ارتباطات، تحلیل محتواست؛ بیایید تبلیغات جریان رقیب ما در انتخابات را تحلیل محتوا کنید. اینها ابتدا وجود مشکلات جدی را انکار می کردند؛ پیام نوروزی امسال رئیس‌جمهور محترم را نگاه کنید؛ آمارهایی که آنجا گفته می‌شود، یعنی تقریباً هیچ مشکلی درکشور وجودندارد، و مسائلی نظیر بیکاری، رکود،فقروکاهش قدرت خریدمردم بویژه اقشارضعیف یک مشت حرف بیخود ازجانب منتقدان است.اما چه می‌شودکه در ایام منتهی به انتخابات ناگهان مستمری مددجویان افزایش قابل توجه پیدا می‌کند،سایت کارورزی راه می‌افتد،برای وصل یارانه افرادی که یارانه‌شان را قطع کرده بودند،پیامک و حرکت تبلیغاتی می‌زنند،وعده یک میلیون شغل در سال را که ما داده بودیم، اول مسخره می‌کننداما سخنگوی دولت را پشت تریبون می‌فرستند تابگویدسالی955  هزارشغل ایجادمی‌کنیم،وعده افزایش 3 برابری یارانه ضعیفان راکه ما داده بودیم،اول هجو می‌کنندبعد خودشان می‌گویندحتی تا 5 برابرامکان افزایش وجوددارد؟ البته الان شنیده میشود که بعد از انتخابات دارند زیر برخی از همان وعده‌ها می‌زنند مثلاً همان یارانه راکه به قطع‌شده‌ها پیامک داده بودند،می‌خواهیم وصل کنیم، الان پیامک داده‌اند که نه، باید بررسی کنیم! امیدوارم این ها درست نباشد. این نشان می دهد این انتخابات حداقل خاصیتی که داشت این بودکه دولت را وادار کرد صدای مردم را بشنود. همین موفقیت کمی نیست.

این را می‌خواهم بگویم که فکر می‌کنم یک فایده حضور بنده، قدرت دادن به صدای ضعیف محرومین و امیدوار کردن آنها به اهداف و پرچم و شعارهای اصلی انقلاب بود. ما از بن دندان معتقدیم که تنها راه‌حل مشکلات و احقاق حق مردم ایران، تحول در مدیریت و استقرار یک عقلانیت انقلابی برای اداره کشور است، سایر مسیرها لاجرم و دیر یا زود به اراده دشمنان ایران وابسته می شود و اراده دشمنان مردم هم که معلوم است چیزی جز ضعیف کردن کشور در همه زمینه ها نیست.

 


س:  یعنی شما به اینکه دل محرومین را شاد و بخشی از آنها را باخودتان هموار کردید، راضی و قانع هستید؟

من ازاینکه حرف دل بخشی ازمردم را در انتخابات گفتم،راضی و خدا را شاکرهستم،چون این مردم عموماًرنج‌دیده‌ها و هزینه‌داده‌های برای انقلاب هستند و وظیفه ما که دراین نظام مسئولیت داریم درتوجه به آنها مضاعف است.اما این که گفتید، قانع هستید، نه؛ قانع نیستم. اولاً مادر این انتخابات اشکالهایی داشتیم. مثلاً زمان دوره تبلیغات زمان کوتاهی برای معرفی ایده ها وبرنامه های من بودو من کارتبلیغاتی را به علت رعایت قانون شروع نکرده بودم. نظرسنجی های یکماه مانده به انتخابات نشان می داد بسیاری ازمردم اساسا مرا نمی شناختند.برخلاف طرف مقابل که چهارسال درقدرت بودو انواع و اقسام ابزارهای تبلیغاتی راهم دراختیارداشت؛حتی صداوسیماکه باید ملی و فراجناحی باشد،به دلایلی ازجمله گروکشی‌ها درخصوص بودجه و گاهی گرایش های خاص تحلیلی، درمقاطع نزدیک به انتخابات متأسفانه به روابط عمومی و ستاد تبلیغی دولت تبدیل شده بودکه این وضع در شأن سازمانی با مأموریتهای ملی نیست؛ دولت خودش روابط عمومی و ابزار دارد، انتظار مردم از صداوسیما این است که روابط عمومی و سخنگو و بلندگوی حق و حقوق ملت باشد. حالا نمی خواهم باب این موضوع را در اینجا باز کنم، این قضیه به آسیب‌شناسی نیاز دارد.

مهمترازاینکه خودبنده رامردم خوب آشنایی نداشتنداین بودکه مانتوانستیم طرزتفکرخوددرموضوع تحول درمدیریت کشوررابه مردم انتقال بدهیم.البته این یک موضوع فرا انتخاباتی است وبایدروی آن کار بشود.مشکل ما چندموردضعف و ناکارآمدی ویاچندمورد اختلاس وتخلف نیست بلکه مشکل اساسی تراز این حرفهاست.مختصات این تغییر باید برای مردم تبیین شود.

نکته دیگر اینکه «تبلیغ منفی» درکارهای انتخاباتی دنیابه یک امر رایج، تبدیل شده است؛ یعنی کاندیداها نگاه می‌کنند به وضع خودشان و محاسبه می‌کنند با رأی پایه‌ای که دارند به طور طبیعی نمی‌توانند برنده شوند؛ خب تدبیر رایج در این شرایط چیست؟ این است که رأی‌دهندگان مردد را بترسانند و طرف مقابل را خطرناک نشان دهند. جلب رأی از مسیر اثبات کارآمدی، کار یک ماه و دو ماه نیست. مجموعه ای که به هر علتی احساس کند نتوانسته در طول چند سال در عرصه اجرا، کارآمدی ایده و عمل خود را اثبات کند به رسانه و عملیات روانی تکیه می کند،چون ترساندن مردم از رقیب برخلاف مورد قبلی، نیازبه فرصت نداردو ظرف چند روز محقق می شود. شما این را در انتخابات اخیر بوضوح دیدید. هراس زدایی از جامعه نسبت به جریان انقلابی یکی از مهم ترین ماموریت های آینده است.

س : یعنی شما که وارد انتخابات شدید مسائل را از قبل نمی‌دانستید؛ طبعا وقتی که وارد چنین عرصه‌ای می‌شوید باید آماده این تیر و ترکشها هم باشید.

بله این وضع،قابل پیش‌بینی بود اماحقیقتاً خود بنده این حجم ازتخریب و ترساندن مردم را پیش‌بینی نمی‌کردم؛چرا؟ چون پیش خود می‌گفتم که اولاً طرفِ رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه می‌دارد؛ نه اینکه کاری نمی‌کند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو می‌رود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه می‌دارد؛ ثالثاً اکنون رئیس‌جمهور است و شئونات رئیس‌‌جمهور را حفظ خواهد نمود؛ خب در انتخابات و خصوصاً ده روز آخر هر سه محاسبه ما بهم خورد.

یعنی معتقدید اگر رقیب این کارها را نمی‌کرد، مردم به شما رأی می‌دادند؟

قرار نیست بنده جای مردم تصمیم بگیرم، من دارم عرض می‌کنم که در انتخابات این اتفاقات افتاد و بسیار موثر هم بود؛ البته به دلیل همان وقت کمی که داشتیم و پرهیزی که ازورود زودهنگام وغیرقانونی به انتخابات داشتم، وهمچنین برخی ضعفهای تبلیغاتی ما، در مواردی بایدخیلی بهتر عمل می‌کردیم؛ مثلاً در اینکه بتوانیم علاوه بر محرومان و اقشار ضعیف،صدایمان را به طبقه متوسط هم برسانیم؛ منتهی حرف من این است که رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی سابقه ای، چنان فضای رعب و ترس‌آلودی ایجاد کردکه صدای مابه بخشی ازجامعه نرسید.به نظرشما سخیف‌ترو خنده‌دارترازاین ادعا وجودداردکه می‌گفتند اگر فلانی بیاید در خیابانها و پیاده روها دیوار می‌ کشد؟ (خنده)اما با تبلیغات و تخریبها کاری کردندکه متأسفانه بخشی ازجامعه ترسیده بود که نکند واقعا اینها رأی بیاورند و آزادیهای مردم را سلب کنند!

یامثلاً گفتنداگر اینها رأی بیاورند،جنگ و ناامنی می‌شود، یادوباره تحریم می‌شود.خب اخیراًمردم خبرها را می‌بینند،در امریکایکی ازبی‌سابقه‌ترین تحریمها علیه مادرحال تصویب است. قصدشان این است که با این تحریمهاجنگ داخلی درست کنند و مردم رابه جان هم و به جان نظام بیندازند؛ خب چرا آقایان جوابگو نیستند؟ مگر شبکه های رسانه ای و تبلیغاتی‌شان نمی‌گفت اگر فلانی رأی بیاورد جنگ و تحریم است،چرا هنوزچند هفته  نگذشته چنین تحریم پیچیده و چندلایه‌ای علیه ملت ایران طراحی و تصویب شد؟ اینها شماتت نیست، بلکه تبیین واقعیت است. کاردشمن دشمنی است. برای دشمن فرقی بین دولت ها نیست. او میخواهد ریشه ملت مسلمان ایران و اسلام و اصل انقلاب را بزند. اتفاقا امریکا بیش از هرکس با تحریم هایش دارد به طبقه متوسط در ایران ضربه می زند. این واقعیت را که برداشتن تحریمها تنها از مسیر شکل‌گیری یک دولت مقتدر و نه باترس و مجامله محقق می‌شود برخی پوشاندندو الان هم پاسخگو نیستند.اینها گله ازتخریب شخص خودم نیست مطلقا.اینها نگرانی از باب شدن یک روش در فرهنگ سیاسی ماست.

رقیب هراسی،آنهم به دروغ و فریب،یک روش جاری دررقابتهای انتخاباتی دنیابویژه غرب است؛ امانظام مافرق دارد. ما که مسلمان هستیم، آیا باید همان روشهای غیراخلاقی غربی ها را کپی کنیم؟ به هرحال انتخابات تمام شده اما این یک زنگ خطر است.اینکه فرهنگ سیاسی مسؤولان چنان تغییرکرده که همانندغربیها برای کسب قدرت، کمیته عملیات روانی تشکیل می دهندودرآنجابرای نشرحداکثری دروغ و تهمتهای عجیب وغریب برنامه ریزی می کنندو بعدهم که نتیجه می گیرند؛ نه تنها احساس گناه نمی کنند بلکه برای خودشان کف می زنندو می گویندموفق شدیم.این یعنی فرهنگ سیاسی روبه انحطاط است. تاگفته می شودتهاجم فرهنگی ویاگفته می شود "منکر"،ذهن برخی افرادمی رودسراغ پوشش جوانان یاامثال این موارد؛درحالیکه مهمترین اولویت درتهاجم فرهنگی،مامسؤولان هستیم وغربی شدن فرهنگ سیاسی هم یکی ازمهمترین منکرات است که متأسفانه درذهن سیاسیون درحال تبدیل شدن به معروف است.اگر مامسؤولان درنظام اسلامی اینگونه عمل کردیم،قاعده اجتماعی "الناس علی دین ملوکهم"، وضعیت به مراتب بدتری درعرصه معاملات و تعاملات اجتماعی را وعیدمی دهد.عملیات روانی و رقیب هراسی که اتفاق افتاد متاسفانه دامن دیگرانی را هم گرفت که بماند.

س: ببخشید که صریح سوال می پرسم،یعنی به نظر شما کسانی بودنددر انتخابات که بخواهندبه شما رای بدهند اما با عملیات روانی رقیب شما به آقای روحانی رای داده باشند؟

جامعه درکلیت خود،صفرو یکی نگاه نمی کندو همه یک جور تصمیم نمی گیرند. بالاخره بخشی از مردم را از آنچه که خودشان هم می دانستند بی اساس است ترساندند وبااین اقدام فضای روانی کشور را تحت تأثیر قرار دادند.یک نمونه برای این موضوع، همان جوان، آقای مقصودلو بود.خب،ایشان را درنمازخانه فرودگاه، درست در زمانی که برای رسیدن به پرواز عجله هم داشتم به من معرفی کردندو اگرچه باسابقه او آشنائی نداشتم اماگفتندعلیرغم سابقه‌اش،اخیراً اشعار وترانه هایی اثرگذاری درمورد شهدا، حجاب، مدافعان حرم و ...خوانده است و همانجاخیلی صادقانه باب صحبت کوتاهی درباره سوابق منفی گذشته‌ و اینکه از آن رویگردان بوده، باز کرد. با اینکه بعد از نماز با عجله به سمت پروازباید می رفتم، اما نشستم و 3 تا 4 دقیقه او را بخاطر ترانه ای که برای امام رضا (ع) خوانده بود، تحسین وتشویق کردم و رفتم. بعداٌ از دوستان شنیدم که ایشان تصویر این دیدار کوتاه را در فضای مجازی منتشر کرده و نوشته که من ابتدا از فلانی می ترسیدم ...‌ ببینید چگونه فضای روانی جامعه و جوانان را با عملیات روانی تحت تأثیر رقیب هراسی قرار داده بودند. صدها هزار نفر تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته بودند. البته گویا ایشان تاوان این اظهارنظر خود را هم داده بود. خیلی متأسف شدم وقتی شنیدم که تصاویر نامناسبی از گذشته که او از آنها اعلام برائت کرده با طراحی همان اتاق عملیات روانی به طور گسترده در فضای مجازی پخش شد. خُب، این کار خیلی زشت و حرام بیّن و اشاعه فحشاء از جوانی است که اظهار میکند من توبه کرده‌ام. این گناهی عظیم‌تر است.

خب از این دیدارمعمولی هم متأسفانه برخی سوء استفاده کردند؛شئونات فردی و اجتماعی مابه عنوان یک طلبه اقتضاء داردکه جوانان را ازخود نرانیم،خصوصاً افرادی که می خواهند راه اصلاح رادرپیش بگیرند.من در طول سالهای گذشته بارها درمجامع عمومی و ...با افرادی که بعضا سوابق خوبی هم نداشتندوحتی محکوم هم شده بودند، صحبت کرده‌ام و پای درد دلشان نشسته‌ام.

س: اما ظاهراً شما علاوه بر روش تبلیغاتی رقیب، مدعی مواردی همچون انجام تخلفات آشکار و فراوان در انتخابات نیز شدید؟

ببینیدانتخابات تمام شدوبنده و هم دوستانمان و همه حامیان ملتزم به نتیجه انتخابات هستیم. تمام تلاشمان هم کمک به مجموعه دولت و رییس جمهور محترم برای ارتقای کارآمدی ها و تحقق وعده ها و حل مشکلات مردم است.

مواردی که درفرآیندانتخابات مورد اعتراض بنده بودو هست دقیقا منطبق براصل هشتم قانون اساسی است. اصل مترقی امر به معروف و نهی از منکر که متاسفانه در جامعه ما تنها تفسیر مورد اشاره از این دستور الهی و اصل قانون اساسی رعایت پوشش وآن هم مختص بانوان بوده. من معتقدم کاربرد اصلی و ضروری تر امر به معروف و نهی از منکر در خطاب به مدیران و حاکمان هست. این موضوعات با رویکرد "اصل هشتمی" باید پیگیری شود و الا من هیچ شکایت و گله عمومی از بابت موارد شخصی ندارم و آن را به خدای خود واگذار کرده ام.

یکی ازاین تخلفات، استفاده بی رویه از ابزارهای حاکمیتی در اختیار دولت دردوره قبل و حین برگزاری انتخابات بود. من چندین دوره عضو هیئت‌های اجرایی و مرکزی نظارت بر انتخابات بوده‌ام در همین دوره هم عضو بودم که قبل از اعلام کاندیداتوری، از آن استعفا دادم. این را نه به‌عنوان یک کاندیدا، بلکه به‌عنوان فردی با سابقه چندین دوره عضویت در هیئتهای اجرایی ومرکزی نظارت و اطلاع ازسوابق عرض می‌کنم که کمّ و کیف این نحو تخلفات در این دوره عجیب و بی سابقه بود. تخلف، زیبنده نظام اسلامی نیست و باید جلویش گرفته شود. بنده اگر دراین زمینه پافشاری کردم، در واقع به وظیفه دینی و ملی خود یعنی نهی از منکر عمل کردم؛ تخلف در انتخابات که مساوی با ضایع شدن حق الناس است، یک منکربزرگ و در سطح ملی است و باید با آن برخوردشود تا تکرار نشود.اکنون هم شورای محترم نگهبان اعلام کرده است که تخلفات دولتی را به قوه قضائیه ارسال کرده است و امیدواریم دستگاه قضایی به طور جدی و بدون مماشات با مجری و مباشر و معاون در تخلف، بر اساس قانون برخورد کند تا در آینده حق مردم اینگونه تضییع نشود.

آقای رئیسی گفتیدکه دربرقرار کردن ارتباط مؤثرباجماعتی که به شما رأی ندادندمشکل داشتید، یعنی معتقدید حرفتان به آنها نرسید و رقیب آنها را از شما ترساند؛ حالا نقداً 16میلیون هستند که به شما رأی داده‌اند و بیش از 23میلیون که رأی نداده‌اند؛ با اینها می‌خواهید چه کار کنید؟

حقیقتاًوبرای چندمین بارعرض می‌کنم سپاسگزار آن اعتماد 16میلیونی هستم که باوجود باران سیل‌آسای تهمت وتخریب،بازهم به بنده اعتماد کردند؛ این موضوع فارغ از اینکه به بنده رأی داده شده، واقعاً جای تأمل و بررسی دارد. قبلا گفتم در اینجا یک مشکل جدی هست که باید شجاعانه با آن مواجه شد.اما علاوه بر آن باید پرسید چه می‌شود که با وجود تأخیر و ضعفهای تبلیغاتی ما،و تخریب های رسانه ای عظیم طرف مقابل وآن تصویرسازی ترسناک شبکه تبلیغاتی باوسعتی بی‌نظیرو تهدیدها و تطمیع‌ها در شهرها و روستاها امادرنهایت، یک رأی پر قدرت شکل می‌گیرد که خب این رأی برای نفر دوم در مقایسه با همه انتخابات گذشته یک رکورد است بویژه در بین دو دوره؛ یعنی در شرایطی که رئیس‌جمهور مستقر، خودش یک ضلع رقابت است.

این اتفاق، بی‌اغراق یک نعمت بزرگ است که اولاً بایدشکرش رابجا آوردو ثانیاًبرای حفظ و ارتقاء آن، به خودمردم مراجعه کنیم.من علیرغم نگرانی ازمعضلاتی که برای معیشت مردم و عزت و اقتصاد ملی پیش بینی می‌کنم، اما کشور را در دوره پس از آن در آستانه یک تحول مدیریتی می‌بینم. این تحول، به اعتقاد من با گرایش عموم مردم و آگاهی آنان رخ خواهد داد، فارغ از اینکه مجری آن، امثال بنده یا این و آن باشد. بنابراین تلاش توده عظیمی که در این انتخابات به شعارهای مطرح شده از سوی اینحانب اعتماد کرد به هدر نرفته، این اراده ها بر اساس قواعد مردمسالاری در جلب نظر سایرین و تعیین مسیر آینده ای نزدیک در کشور موثر خواهد بود.

یعنی بنا دارید فعالیت‌هایتان را از سر بگیرید؟

البته فعالیت حرفه ای ما در آستان قدس به عنوان متولی و مدیر کلان این مجموعه مقدس، از اقتضائات روزمره سیاسی جدا است و در مسیر ترسیم شده خود ادامه خواهد یافت. برای اداره آستان یک افق بلندمدتی داریم که عمدتاً هم از حکم 7بندی رهبر معظم انقلاب در انتصاب اینجانب، الهام گرفته شده است و حتی اگر من رئیس جمهور هم می شدم، همان مسیر پیگیری می شد، کما اینکه برای پرهیز از اصابت شائبه ها و تهمتها به این آستان مقدس، از ابتدای ورود خود به عرصه انتخابات تا پایان آن، ارتباطات کاری خود با آستان را به طور کل قطع کردم و به تمامی مدیران آستان تکلیف کردم که حق ندارند همزمان با اشتغال در این آستان فعالیت انتخاباتی کنند. اما درباره نیازی که به تحول در مدیریت کشور احساس می شود، اولاً بحث فعالیت صرفِ شخص بنده نیست، زیرا فعالیت نیروهای دلسوز کشور برای تحول در مدیریت کشور محدود به بنده یا انتخابات نیست. اساسا برای تغییر وضع موجود در مدیریت به طرف مطلوب درکشور باید اقدام و روشنگری کرد و از همۀ فرصتها برای قدرت یافتن مردم در ادارۀ امور خودشان و اصلاح روند مدیریتی کشور استفاده کرد. ثانیا این فعالیتها متوقف نشده بود که بخواهیم از سر بگیریم. یک جریان اجتماعی پرانگیزه، مقاوم و اهل خدمت صادقانه به مردم، در این انتخابات خودش را نشان داده و دارد راهش را برای آینده باز می‌کند. مطالبات این جریان هم چیزی جدا از مطالبات قاطبه ملت نیست؛ همه تلاش ما این خواهد بود که با ایجاد انسجام، حرف مردم و خواست مردم و حقوق اساسی مردم را طرح کنیم.

مشخصاً چه کاری می‌خواهید بکنید؟ این روزها زمزمه ایجاد دولت سایه مطرح است، قرار است چنین سازوکاری راه بیندازید؟

درخصوص سازوکار، فارغ ازنظر مردم،کارشناسان خبره و نیروهای انقلابی عمل نخواهد شد؛یک برکت و نعمت دیگر این انتخابات، جمع شدن بخش عظیمی از نیروهای دلسوز کشور دور هم و کنار گذاشتن کدورتها بود. در ادامه هم، اهداف مشخص است.

همان‌طور که گفتم مهم این است که برغم خواست دشمن و برخی عوامل داخلی آن، نشان بدهیم که انقلاب پای کار مردم و حلال مسائل آنهاست، نه بی تفاوت نسبت به حل مشکلات کشور و ملت، و برای حل مسائل راه‌حل و برنامه دارد. ضمن اینکه فقط هم نباید به نشستن و برنامه دادن اکتفا کرد، بلکه با استفاده از ظرفیت های خودجوش خود مردم علاوه بر کارهای ایجابی، هم مطالبه‌ گری باید کردو هم به ارایه راه حل مشکلات اقتصادی و محرومیت ها و زنده کردن امید در لایه‌های مختلف اجتماعی باید پرداخت.

یعنی قصد داریدکه افراد مؤثرجریان اصولگرا را هم افزا کنیدو زیرچترخود جمع کنید؟

بنده چتری ندارم؛ اگرچتری هست،چتر تفکر انقلابی است وهمه افراد،خارج ازدسته بندی‌های رایج و گروههاو احزاب سیاسی بایدتلاش کنیم که با عمل درست و انقلابی زیر چتر انقلاب باقی بمانیم. اصولگراو اصلاح طلب اگردرخط امام(ره) باشند، انقلابی‌اندو فرقی ندارند.بحث برسریک گفتمان است که مطمئنم روزبه روزگسترش پیداخواهد کردچون تنهاراه حل مشکلات اساسی کشور است. این چالش‌های سیاسی و مشکلات جاری درکشور منجر به تولیدگفتمان تحول درمدیریت کشور و تحول در ساختارهای مدیریتی خواهدشدکه مطابق با نیازها و اقتضائات کشورصورت خواهدگرفت. در تبیین ضرورت این تحول و چگونگی آن اندیشمندان و متفکرین باید جلودار باشند و تمام نیروهای دلسوز کشور باید به همفکری و روشنگری بپردازند.

رابطه‌تان با افرادی همچون آقایان قالیباف وجلیلی که در انتخابات به نفع شما کار کردند،همچنان برقرار است و آیا درخصوص آینده با این افراد هم صحبت کرده‌اید؟

برادرانی که گفتید در انتخابات حقیقتاً مجاهدت و تلاش و اقدامی وظیفه‌شناسانه و زمان شناسانه کردند؛ بنده ممنون آنها و دیگر عزیزانی هستم که بی‌دریغ و با نیت الهی، در سراسر کشورکار شبانه‌روزی و بی‌منت کردند. البته همینجا هم بگویم که برخلاف برخی ادعاهای رسانه ها، من نه قبل از ثبت نامها و نه بعد از آن تا روز انتخابات از احدی از نامزدهای بالقوه و بالفعل انتخاباتی نخواستم که ثبت نام کنند یا کناره گیری کنند و این اقدام را برای خود نوعی تکبر سیاسی می دانم. در هر صورت، حتماً در ادامه این مسیر، کشورنیازمند اجماع وهمدلی همه نیروهای انقلابی ازجمله بزرگوارانی که نام بردید،هست.بایددراولین فرصت،همه نیروهای انقلاب فراترازدسته بندیهای رایج سیاسی، دور هم جمع شوند و برای حرکتهای بعدی، همفکری و همکاریها را به نفع مردم و خصوصاً محرومان تقویت نمایند. انقلاب از دور هم جمع شدن و هم‌افزایی نیروهای مردمی و وفادار، خیر و برکت دیده و از اختلاف و شکاف، آسیب. اینها تجربیات زنده و موجود است؛ نباید دوباره از همان نقاط، آسیب ببینیم. لذا نیروهای انقلابی باید برای حفظ و ارتقاء انسجامشان تلاش کنند؛ البته امثال بنده و عزیزانی هم که نام بردید و سایرین، وظیفه بیشتر و سنگین‌تری داریم که باید با همدلی حول منافع مردم و اصول مکتبی و انقلابی، به وظایف مان عمل کنیم.

س : روشن بفرمایید برنامه‌تان برای 23میلیونی که به شما رأی ندادند، چیست؟

امروز دیگر انتخابات تمام شده و اصراربرتقسیم کردن مردم، کار درستی نیست؛ ما نباید کار ناپسندبرخی را تکرار کنیم. دیگران را متهم به دیوارکشی کردند اما خودشان، بین مردم دیوارکشیدندو بعد ازانتخابات این کار را ادامه دادند. اینگونه تقسیم‌بندی‌ها، هم غیر واقعی است هم خلاف منافع ملی و امنیت ملی. مردم طبق قاعده ای که نظام ایجاد کرده و با دلسوزی و احساس مسئولیت رأیشان را دادندو امروزهمه 80 میلیون ایرانی،پیکر واحد و ید واحدیم و بایدبرای پیشرفت کشورمان و دفاع منافع ملی در برابر دشمنان ملت از همیشه بیشتر تلاش کنیم.

امام راحل و نظام اسلامی، قاعده جمهوریت و مراجعه به رای مردم را بنیان گذاشتند. من عمیقا به رعایت قواعدجمهوریت نظام اسلامی ملتزم و پای بندم. اگر عده‌ای از مردم با ما موافق نبودندو سلایق و علائق دیگری داشتند،هیچ اشکالی ندارد؛ راه‌حل،احترام و همدلی است؛ بایدبه علائق و سلایق همدیگر در چارچوب قانون احترام بگذاریم و برای اهداف و منافع مشترک، همدلی کنیم. همه پیشرفت کشورشان و آینده بهتر و عزتمندبرای فرزندانشان رامی‌خواهند؛هیچ‌کس به وابسته‌شدن کشورش و بازگشت به شرایط ذلت‌بار و وابسته قبل از انقلاب راضی نیست؛ افزایش ایمان و معنویت در جامعه و تربیت نسل مؤمن، صالح و اخلاق‌مدار مطلوب خانواده‌های ایرانی است؛ اینها و دهها مورد دیگر ارزشهای مشترک اجتماعی هستند، فارغ از اینکه ارزشهای سیاسی افرادچه باشد، برای تحقق اینها همه بایدبا هم همکاری کنیم.همه80 میلیون ایرانی، برای پیشرفت کشورشان باید مطالبه‌گر باشند و در عین حال فعالانه تلاش کنند.

ما هم وظیفه داریم که سرمایه اجتماعی تولید شده در انتخابات اخیر و اعتماد مردم را جدی بگیریم و به سهم خود در تحقق اهداف و اصلاح روشها، مسئولانه وارد میدان شویم. ولی وظیفۀ مهم روشنگری و ارائۀ تفصیلی راه حل مشکلات کشور است. باید سوء تفاهمها را برطرف کرد و به زبانهای مختلف سطوح مختلف اجتماعی را نسبت به مسیر تحول و پیشرفت کشور توجیه کرد.

س: سلیقه های مختلف و حتی جریان مقابل، در کاری که میخواهید بکنید نقش دارند؟ تحملشان می‌کنید؟

موضوع ما،سلیقه افرادو اختلاف ذائقه ها نیست،مسیر حرکت مهم است.درجریان مقابل هم افراددلسوز،مومن و انقلابی کم نیستندکه من به آنها علاقه مندم.سابقه مدیریتی من هم تکیه به این روش را نشان می دهد. اصولا برای حل مشکلات و بحران های نگران کننده ای که کارشناسان و صاحب‌نظران برای دوره پیش رو پیش‌بینی کرده‌اند، هیچ جریانی نمی تواند به تنهایی اقدام کند، بلکه نیاز به همدلی و همزبانی و یک عزم و اراده ملی و پشتوانه عمیق و مردمی داریم.

خارج ازدسته بندی سیاسی که من خود راخارج از این حلقه های تنگ و انحصاری تعریف می‌کنم، کارشناسان دلسوز فراوانی هستند که واقعا نمی شود آنها را در یک جریان سیاسی تعریف کرد. این عزیزان،نخبگان این کشورند و دررشته ها و تخصص های مختلف برای آینده ی این کشور حرف دارند، کسانی هستند که آزمون پس داده اند، دلشان برای ایران می تپد،دلشان برای انقلاب می تپد خودرا نسبت به مردم و کشور موظف می دانند، اما لزوماً برای مردم شناخته شده هم نیستند. ما در آغاز راهی جدید هستیم که رویش های انقلاب ،جوانان و نخبگان کشور پرچمداران آن هستند و فارغ از مباحث و رقابت گذشته انتخاباتی و نگرانیهای موجود نسبت به برخی بحرانهای پیش رو، این حرکت مردمی و امیدآفرین تداوم خواهد یافت. / تسنیم

دسته بندی: سیاست
تبلیغ

نظرات

    • شاهرخی
    • 21 تیر 1396 08:43
    • 0
    سلام برسیدمظلوم حاج اقا رئیسی 
    حاج اقا بعضی افرادریاست بر انها غلبه می کند،و اخلاق و انسانیت را هم ازانها میگیرد ،عبدالله نوری و خیلی های دیگه که الان در حصر هستند هم لباس روحانیت داشتند .

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید