امر، امر ولی است

 بالاگریوه - بعد از این که پیش بینی می شد به خاطر خیلی از مسائل داخلی و گرفتاری های خارجی ، در کنار تبلیغات دشمنان انقلاب و اسلام ، سال سختی در پیش روی دولت و ملت باشد ، باز هم مثل همیشه امام خوبی ها ، حضرت آقا ، با سخنان حکیمانه و انتخاب نامی اتحاد بر انگیز بین ملت و دولت ، یک شب تمام نقشه های شوم دشمنان خارجی و منافقین داخلی را در هم شکست تا هر چه بیشتر به آرامش ، امنیت و پیشرفت جامعه نزدیک تر شویم .
 آنچه در زیر می خوانیم ، سرگذشت تیتر واری است از واقعیت های تاریخ که باید برای همیشه از آن درس بگیریم !
 به وضوح در این وقایع درس می گیریم که هرگز نباید بر ولی و امام خود در هیچ مسئله ای پیشی گرفت ، چرا که در تاریخ بارها و بارها کسانی را دیده ایم که بر مولا و ولی خود سبقت گرفته اند ، نه اینکه هر گز پیروز و موفق نشده اند بلکه راه را گم کرده اند و راهی جزء تباهی و نابودی نصیبشان نشده است .
 با هم برگردیم به دل تاریخ ، از قوم بنی اسرائیل ، قوم صالح و ... چیزی نمی نویسیم چرا که می دانیم این گروه برای همیشه گمراه شده اند و نیازی نیست که سر انجام آنها را در هیچ حالتی بررسی کنیم ، پس کمی برگه های تاریخ را ورق می زنیم تا به مردمانی به نام مسلمین با پیامبری از خوبی ها به نام محمد (ص) برسیم !

                                                                                          درس اول : کوه احد

 1- اسلام با تمام سختی ها در حال شکل گیری است و سپاه حق ، چاههای بدر را به تصرف خود در آورده است و کینه توزان ، ابولهب و ابوجهل به کوه استقامت ، کوه بزرگی ها ،کوه عبرت ها ،  احد  ،  حمله کرده اند ، از هر سو به سپاه اسلام یورش آورده اند و مثل همیشه ، پیامبر الهی ، با نقشه های جنگی ، سپاه را آرایش داده است ، هر گروه مسئولیتی دارند ، اما مهم ترین جبهه ی جنگی ، دره ای است که در پشت سپاه اسلام واقع شده است ، حضرت رسول ، عده ای را مامور حفاظت از این دره می کند و دستور می دهد به هیچ عنوان ، در صورت پیروزی یا شکست هرگز این دره را رها نکنید ، صدای غرش شمشیر ها تا آن سوی حجاز را در بر گرفته است ، به ناگاه سپاه باطل ، شکست می خورد و عقب نشینی می کند ، ماموران دره فرمان پیامبر خدا را به فراموشی می سپارند و برای به دست آوردن غنائم جنگی دره را رها می کنند ! اینجاست که سپاه کفار از پشت به مسلمین یورش می برند و سپاه خدا شکست می خورد و اگر علی ( ع) نبود ، پیامبر رحمت غرق در خون می شد ، اما باز هم علی (ع) بود و با اینکه بدنش هفتاد ضرب خورد ماند و رسول حق را تنها نگذاشت . آنچه در این جنگ عاید مسلمین شد ، درسی به نام فرمانبرداری بود که به هر دلیلی عده ای آن را فراموش کردند و در حالی که می توانست اسلام پیروز شود ، تا حد نابودی دین حق پیش رفت .

  درس دوم : غدیر خم

 2- در هوای گرم خم در کنار برکه ای در تاریخ ، همان حج معروف ، پیامبر خدا ، جمعیت زیادی را برای امر مهمی گرد آورده است تا به فرمان خدا ، علی را به جانشینی خود برگزیند ، کویر غرق سکوت است و تمام مردم می شنوند که پیامبر رحمت علی را به عنوان ولی انتخاب می کند و تمام مسلمانانی که کنار برکه ی سر کشیده ی خم بودند ، با علی دست دادند ، اما هنوز چیزی نگذشته بود که با رفتن پیامبر مهربانی ها  ، دوباره تاریخ تاریک شد و عده ای سقیفه را به راه انداختند و فرمان خدا را هم نادیده گرفتند . به همین راحتی اسلام را دو تکه کردند .

 درس سوم : درس سوم : خوارج

 3- چندی از ولایت حضرت امیر نگذشته بود که ؛ جمل و نهراوان ، صفین به راه انداختند، سپاه معاویه که شکست می خورد ، قران ها که بر سر نیزه می رود ، علی دوباره در میان امتش تنهای تنها می شود ، قران ناطق را فراموش می کنند ، فرمان علی را نادیده می گیرند ، پندها و نصیحت های علی را از یاد می برند ، در اسلام و دین بر علی پیشی می گیرند ، پیشانی پینه بسته ها ، علی را ناحق می خوانند تا اینکه در تاریکی شب ، در مسجد کوفه محراب را غرق خونش می کنند .

 درس چهارم : صلح

 4- به حسن (ع) که می رسیم ، نا خودا گاه ، کمی به خود هم شک می کنیم ، یعنی ، می شود ، جانشین علی را به کیسه ای زر فروخت و به بهانه ی امنیت مسلمین دست بیعت با معاویه داد و امام حسن(ع) را رهایش کرد ، تا فرزند شیر خدا مجبور به قبول صلح با فرزند ابوسفیان شود ؟ اینجا هم عده ای از مسلمین ، خود را از حسن (ع) دلسوز تر به اسلام دیدند ، به بهانه های پوچ یکی یکی ازامام  حسن (ع) بریدند و سپاهش را یک شبه در هم دریدند تا فقط فرزند زهرای  اطهر در میان دشمن بماند .

 درس پنجم : توابین

 5- حسین که راه کوفه در پیش گرفته است ، نامه ها فوج فوج به دستش می رسند ، گویا از کوفه هزارن بیعت نامه می رسد ، بزرگان اسلام دست بیعت داده اند ، حکومت کوفه را برای فرزند علی آذین بسته اند ، اما همین که یزیدیان بی حیا راه را بر حسین و کاروانش می بندند ، حافظان قران ، ناطقان منبر ، بزرگان کوفه ، دو دل می شوند ، بین حسین و یزید ، همین که امام زمانشان دستور جهاد می دهد ، وا مصیبتا سر می دهند ، جنگ اسلام با اسلاام ، هرگز ، هرگز ، تا اینکه حرم خون خدا را به اسارت می برند !
 همه چیز که به پایان رسیده است ،  توابین از خواب بر می خیزند و دو باره و چند باره بر این مصیبت اشک می ریزند و خود را به خاک می مالند تا شاید که  خدا توبه ی توابین را بپذیرد !

 درس ششم : سید علی

 در تمام تاریخ هرگاه عده ای جلو افتادند از ولی خویش ، در میان توطئه های دشمن راه را گم کردند و به بی راهه رفتند و گمراه شدند ، اما ما نه از مردمان مدینه ایم که به خاطر مال دنیا ، محمد را در احد تنهایش بگذاریم ، نه خوارجیم که به قران های بر نیزه دل ببندیم و علی را در میان دشمنان خدا تنهایش بگذاریم ، نه  ؛ ما از سپاه تنهاترین سردار هم نیستیم ، ما هرگز خلق و خوی کوفیان نداریم که ولی خود را در میان یک جماعت بی خدا رهایش کنیم !
 ما پیروان رهبریم ، ما سربازان ولایتیم ، گوش به فرمان امام خامنه ای هستیم و با تمام جان و دل برای تحقق شعار سال ، با تمام گرفتاری ها ، مشکلات و کمبودها ؛ با دولت همدلیم و همزبانیم !  می دانیم که دولت ما هم گوش به فرمان ولی امر مسلمین است و لحظه ای برای حل مشکلات مردم کوتاهی نمی کند ...
 آری ما سرباز رهبریم ...
منبع:ریزه نیوز