صفحه نخست | سیدحسن خمینی و بازی تلخ اطرافیان

سیدحسن خمینی و بازی تلخ اطرافیان

بالاگریوه -آن‏قدر شلوغش کرده‏ اندکه حالا انگار اگر سیدحسن وارد مجلس خبرگان شود، چه تحول عظیمی درجهان رخ می ‏دهد!گو آنکه شورای نگهبان هم ازروی عمداز ورودخطری هولناک به مجلس خبرگان جلوگیری کرده و از همین رو مستحق عقوبت است! قیل و قال‏ های سیاست ‏زده هر روز از سویی به گوش می‏ رسد؛ بیچاره مردم! در کنار هیاهوی روزنامه‏ های اصلاح‏ طلب و در شرایطی که کشور در رکود به سر می‏ برد، گاه هاشمی و گاه نیز خود سید حسن لب به سخن می‏ گشایند تا بازار انتخاباتی اینان با مظلوم‏ نمایی هر روز گرم و گرم‏تر شود.

هرکس که نداند اما سید حسن خود خوب می‏ داند غرض از این همه حاشیه‏ سازی که از مدت‏ ها قبل از بررسی صلاحیت‏ ها با علامه خواندن او کلید خورده، چیست. مجتهد واقعی را چه نیازی است به جعل این عناوین؟! شاید اما او نیز تحت تأثیر اطرافیانش که از خط امام می‏ گویند و خلاف آن عمل می‏ کنند، باورش شده که واقعاً شورای نگهبان از حضور او در خبرگان می‏ هراسد! میرحسین نیز تحت تأثیر اطرافیان خود، انگاره‏ های نادرست بسیاری را پذیرفت و از همین‏ جا بود که دچار معضل خود مهم‏ انگاری و خودمرکز‏عالم‏ بینی شد.

جالب آنکه سید حسن در آخرین اظهارات خود تنها اینکه برای امتحانی جداگانه و اختصاصی دعوت شده است را تکذیب می‏ کندنه دعوتش برای امتحان معهود را.اومی‏ گوید:«در روزهای گذشته شایعاتی مطرح شد که از اینجانب برای مصاحبه‏ های علمی -جدای از امتحان معهود- دعوت شده است که لازم است به اطلاع عموم برسانم که این مطلب کاملاخلاف واقع است.» بااین حساب این پرسش فراروی سید حسن خمینی همچنان باقی است که چرا مثل بسیاری ازچهره‏ ها که برای حضور در امتحان دعوت شدند و در جلسه حضور یافتند،تن به آزمون نداده است و اینکه چرا گمان می‏ کند درحالی که بسیاری از علما و بزرگان در انتخابات خبرگان حضور دارند، بایدبرای او شرایطی خاص، ویژه و اختصاصی دیده و طراحی شود؟! آیا چون او نوه ‏ی امام است، خونش ازدیگران رنگین‏ تر است و باید هر قانونی برای او سرفصلی جداگانه و ویژه و اختصاصی بگشاید؟! اگر چنین است، آیا این مطابق رسم مألوف آقازاده ‏ها نیست؟

بالفرض که شورای محترم نگهبان امتیازی فراقانونی برای سید حسن قائل شودوازاوبه عنوان یک استثناء و یک آقازاده، آزمونی اختصاصی بگیرد. آیا در این صورت حق دارد در نهایت در خصوص برخورداری یاعدم برخورداری اجتهادِ سیدحسن،نظرخودرا اعلام کند یااگر نظرش خلاف میل یک جریان سیاسیِ خاص رقم خورد، قرار است باز درآتش حاشیه‏ سازی‏ ها دمیده شودو این همه به عنوان اهرم فشاری علیه شورای نگهبان و برای سامان‏دهی فضای تبلیغاتی انتخاباتی مورد بهره ‏برداری قرار گیرد؟ به عبارت دیگر آیا سید حسن واقعاً بررسی صلاحیتش را خواستار است یا تأییدصلاحیتش را آن هم به هر قیمتی که شده؟!

سید حسن همچنین تصریح می‏ کند: «ده‏ها ساعت نوارهای درس و چندین جلد کتاب نیز ضمیمه این پرونده شد که برخلاف انتظار نتوانست احراز حضرات آقایان را باعث شود.» پرسش این است که آیا اگر فایل‏ های کلاس درس سید حسن خمینی در آن سطح نبوده که توانمندی او را برای اجتهاد برای فقهای شورای نگهبان به اثبات برساند، شورای نگهبان مقصر است و آیا اگر برخی بزرگان دیگر آن‏قدر به اجتهاد شهره هستند و دروس‌شان غنی است که شورای نگهبان توانسته از این دروس اجتهاد آنان را احراز کند، غیرعادلانه و تبعیض ‏آمیز عمل کرده است؟!

نکته‏ ی دیگری که سید حسن از آن سخن به میان می ‏آورد، اتکاءاش به تأیید علماست. او می‏ گوید: «بزرگان و مراجع و اساتید عظیم الشأن نسبت به صلاحیت علمی این حقیر شهادت دادند.» سید حسن همچنین تصریح می‏ کند: «اینکه بعضی از حضرات آقایان محترم فقهای شورای نگهبان نتوانستند از شهادت علمای اعلام که بر بسیاری از ایشان سمت استادی دارند و اساتید معظم که قوام حوزه علمیه به آنهاست و از نوشته‏ ها و کتاب‏های اینجانب، صلاحیت علمی را احراز کنند حداقل برای من و بسیاری دیگر جای تعجب دارد.» این در حالی است که هیچ یک از مراجع اجتهاد سید حسن را تایید نکرده و آیت‏ الله وحید خراسانی نیز تنها به مراعات شأن سیدحسن توصیه داشته‏ اند نه تاییدعلمی او. این در حالی است که دفاتر چهره‏ های متعددی چون آیت‏ الله سیستانی، آیت الله ممدوحی، آیت الله احمد بهشتی، آیت‏ الله دیباجی، آیت‏ الله سیفی مازندرانی، آیت‌الله علوی گرگانی نیز تایید اجتهاد سید حسن خمینی از سوی ایشان را تکذیب کردند.

به عنوان نمونه آیت‌الله حسن ممدوحی عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به انتشار برخی اخبارمبنی بر تأییدصلاحیت علمی حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی از سوی خود،ضمن تکذیب این خبر اظهار داشت: «من چنین حرفی نزده‌ام و دروغ محض است.» وی گفت: «بنده گفته‌ام هر کسی بخواهد اجتهاد فردی را تشخیص دهد، باید یا از وی امتحان بگیرد و یا نوشته‌هایش را کسانی که اهل این کار هستند، دیده و تأیید کنند.»

پیرو این تکذیبیه ‏ها بود که کانال تلگرام سید حسن خمینی ناگزیر شد خبر مربوطه را از خروجی خود حذف کند. با این اوصاف پرسش این است که سید حسن به دنبال چیست؟ چرا اساساً به جای آنکه مثل بقیه طبق روال قانونی عمل کند و وقتی اجتهادش از دروسش اثبات نشده، در جلسه‏ ی آزمون شرکت کند، به دنبال تاییدیه گرفتن از این و آن راه افتاده و علاوه بر این چرا با وجود تکذیبیه‏ های علما همچنان از تأییدش توسط مراجع(!) سخن می‏ گوید؟!

با این همه اما باید پذیرفت اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی ماجرا را وارد فاز جدیدی کرده است. پیش‏تر سید حسن گفته بود: «تلقی اینجانب آن نیست که شکایت مسیری جدید را بگشاید و لذا بر آن باورم که اگر آقایان نتوانستند از شهادت مراجع و علما و درس‏ها و نوشته‏ ها به احراز برسند، بعید است بتوانند در آینده نیز به چنین مهمی دست یابند.» هاشمی اما به گونه‏ ای صریح ‏تر و با تندی به شورای نگهبان تاخت و تصریح کرد:«صلاحیت شخصیتی را که اشبه به جدش امام خمینی است، قبول نمی‌کنید؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما اجازه داد که یکجا بنشینید و داوری کنید؟ برای مجلس و دولت و جاهای دیگر و اختیارات را در دست بگیرید؟ چه کسی اجازه داد که اسلحه برای شما باشد و تریبون‌ها برای شما باشد؟»

خروج هاشمی ازفضای کنایه‏ گویی و استفاده ازادبیاتی صریح و تندو گزنده که پیشتر تنها نشانه‏ هایی از آن در حکم مهدی هاشمی و مانند آن وجود داشت اما با این صراحت تنها توسط عفت مرعشی بیان می‏شدتا حکم دادگاه را "پدر سوختگی" لقب دهد،چشم ‏انداز خوبی رافراروی تحلیل‏گران سیاسی کشور قرارنمی‏ دهد.اینهانگرانی‏ هایی که نسبت به ابزاربازی سیاسی قرارگرفتن سیدحسن خمینی وجود داشت را تقویت می‏ کند و یادآور نامه‏ ی بدون سلام و والسلامی است که پیش از انتخابات و خطاب به رهبری نوشته شد اما قبل از آنکه به دست رهبری برسد، سر از رسانه‏ های داخلی و بین‏ المللی در آورد. البته آقای هاشمی اشاره نکردند به اینکه اختیار بررسی صلاحیت خبرگان را خود اعضای محترم خبرگان رهبری به فقهای شورای نگهبان دادند و در زمان ریاست آقای هاشمی بر خبرگان نیز هیچ‏گاه این اختیار بازستانده نشد و از این رو به نوعی خود او در گذاشتن این وظیفه بر دوش فقهای محترم شورای نگهبان دخیل است!

فراترازسخنان سید حسن و اینکه چه نقدهایی به اظهارات او وارد است، پرسش اینجاست که آیا او متوجه است در کدامین راه قدم نهاده و آیا فرجام این بازی سیاسی که برایش رقم زده‏اند را می‏ داند یا آنکه تحت تأثیر اطرافیانش تمایل دارد این بازی را ادامه دهد؟ آیا ماجرای تاییدیه ‏سازی و بعد هم سوق دادن او به مسیری رادیکال مطلوب اوست و او هنوز متوجه ابعاد این بازی که از سوی کشتی‏ شکستگان انتخاباتی و برای هزینه از او رقم خوره، نشده است؟                 محمد مهدی تهرانی

20-11-1394, 09:44
بازگشت