صفحه نخست | ما"لرها"همیشه تکیه گاه ایران و ایرانی در روزهای سخت ازحملۀ اسکندر و چالدران تا میمک وشلمچه بوده ایم

ما"لرها"همیشه تکیه گاه ایران و ایرانی در روزهای سخت ازحملۀ اسکندر و چالدران تا میمک وشلمچه بوده ایم


به گزارش بالاگریوه نامه ای منسوب به آقای جوادسلیمانی ازسبزوار اززبان مردم لرستان خطاب به آقای ابراهیم حاتمی کیامنتشرگردیده بودکه به دلیل اهمیت محتوای آن به مخاطبان بالاگریوه تقدیم می گردد.

جناب آقای ابراهیم حاتمی کیا
با سلام
من یک لرستانی ام متولد 1360
چند ماه پیش در مراوده ای که با یک راننده تاکسی در تهران داشتم پرسید؛ اهل کجایی؟ گفتم خرم آباد!
 گفت رزمنده بوده و چندباری زمان جنگ از شهر ما رد شده! تعریف میکرد: آخرای جنگ بود ما یه جایی تو فکه بودیم بین دو تا لشگر یه تیپ یا گردان لر بودن که براشون فرقی نمی کرد از انبار ما جنس بگیرن یا اون لشگر یا از مال عراقی ها بردارن!! بارها شنیده بودیم که بیشتراشون واسه یه بارم شده رفتن عراق. گفت وقتی عراق تک زد دویدیم، یه جوری که پوتین هامونو نمیدونم کجا جا گذاشتیم! وقتی که پای برهنه یه جای امن رسیدیم و تازه بچه های لشگر فهمیدیم هیچکدوم از "لرها" نیومدن اونا مونده بودن!!

خواستم پیاده بشم به شوخی پرسید راست میگن هنوز اونورا آهنگران گوش میدن ؟ خندیدم!!!

 

ازاون روزهی باخودم کلنجاررفتم اول که دیدم راست میگه چندتا ازدکلمه های آهنگران و تو گوشیم دارم و بعضی اوقات گوش میدم. دوم اینکه چرا از اول زندگیم تا حالا هرجا میرم نشونه ای از جنگ هست همه بمب بارانها ، پناهگاها حتی پناهگاههای تو مدرسه مون تو حاشیه شهر همه سنگر داشتیم یه چاله بزرگ بایه پلت روی اون،اینکه همه مردم اطرافم یا تو جبهه بودن یا کسی از خانوادشون بوده و کلی چیزای دیگه که همه من و به جنگ ربط میدن با خودم فکر کردم اما چرا تو هیچ فیلمی بخصوص فیلمهای جنگی از تمام اقوام ایرانی هست بجز لر!

و گهگاهی اگه کسی ادای "لر" بودن را در میاره با لهجه مثلا لری عموما پشت جبهه آبلیمو پخش میکنه؟؟؟؟

پس تصمیم گرفتم نامه ای به شمابنویسم اما چون آدرسی نداشتم وبه جایی وصل نیستم و گمانم هم این است که شماهم وصل نباشیدفضای رسانه ای رابهترین گزینه دیدم میخواستم عرض کنم:
چرا بیشتر مردان سرزمین و تبارم همه ازدلاوری همرزمانشان میگویند چرا بیشترشان میگویند اطلاعات جمع میکرده اندو تخریب چی بوده اندو فلانی وفلانی توجنگ به زیارت کربلا رفتن و ازسنگر عراقی ها (برای تحقیر دشمن و دادن روحیه به رزمندهای خودی) تن ماهی وکنسرو آوردن و...اما چطوره که توهیچ فیلمی حتی یه سکانس یه دیالوگ کوچک حتی ازیک لرنیست؟؟؟ به خودم جرات اینکه مردان کم حرف سرزمینم رادروغگو بدانم نمیدهم! که به تازگی ازیکی ازهمین ها که سواد نداشت و حدیث و ... نخوانده بود شنیدم که باجرات و محکم گفت: به والله تا الان که 68 سالمه هنوز دروغ نگفتم. ولی خب شک به دلم راه یافته بود و گریزی نبود اما سندی گویا برای حرف آنها و فراموشکاری شما یافتم. سندی که کسی در آن شکی نخواهد داشت
سندی که به هر جای این سرزمین میروی چون بلوطی سترگ از دل خاک ریشه زده واز تنه اش یک پرچم سه رنگ سر برآورده!

سندم شهدای "لر" هستند!!!
به هر روستایی حتی دور افتاده ترین شان که در زمان جنگ جاده هم نداشته اند که میروی شهدا حضور دارند تا جایی که یک روستای کوچک پنجاه و دو شهید دارد.

از شما می پرسم که احتمال می دهم دغدغه شهدا دارید این شهدا در کجا کشته شده اند؟آیا در پشت جبهه بوده اند یا در سنگرها خوابیده ؟یا .....

 هرگز!!!

اینها دلاوران گمنام شبهای عملیاتند!!! اینها صف شکنان وهمان مردان بی ادعای آهنگرانند!!! اینهاسیاوشان شرمگون سرزمین زاگرس اندکه درقاب هیچ دوربینی جانشده اند!!!که هرگزنیازی به مصاحبه و گفت وشنود ندیده اند این شهدا نمانده اند تا روایت شجاعت همرزمانشان را بگویند و گهگاه اگر امروز از پیرمردی ذره ای از آنهمه دلیری می شنوی چنان باور نکردنی به نظر میرسند که جرات بیانشان را نداری که متهم به گزافه گویی نشوی.

این روزها که بیشتر دقت کرده ام درک می کنم حرفها و خاطرت مبهم کودکی ام، را اینکه پسر فلانی در تانک سوخته یا فلانی خبرش راتااردوگاه داشته اندکه افسر بعثی را که به امام فحاشی کرده بود با مشت نقش بر زمین کرده، اما هرگز با اسرا برنگشته است.یابزرگتر که شدم فهمیدم قاب دورچین کسی بالباس تنگ سیاه که برام عجیب بود عکس یه غواصه……

واقعا نمیدانم شاید راضی نباشند که اینها رامی نویسم شاید ترجیح می دهند درگمنامی خود بمانند اما امروزه با هجوم داعش و تکفیریها فکر کردم شاید باردیگر ایران به "لرها" نیاز پیدا کند.
آقای حاتمی کیا ما "لرها" خود، خود ایرانیم...

ما لرها شاید به هر دلیل از ثروت و قدرت ملی بهره ای نبرده باشیم، اما همین که همیشه برای ایران و ایرانی تکیه گاه روزهای سخت بوده ایم کافی ست! از حمله اسکندر تا چالدران گرفته تا میمک و دربندی خان!
اگر این نامه را مینویسم نه که نژاد لر و تبار زاگرسی ها را میستایم، هرگز!
بلکه تنها بخاطر یاد شهدا و دغدغه حضورشان است که کم رنگ شده.
 میدانم که سفارش نمی پذیرید و فیلم سفارشی نمی سازید اما این یکی را سفارشی بسازید!!!                جواد سلیمانی سبزوار

 

لینک کوتاه http://yon.ir/2mXp

11-05-1395, 10:28
بازگشت