صفحه نخست | زندگينامه شهيدنوجوان عليرضا سگوند كياني/پلدختر

زندگينامه شهيدنوجوان عليرضا سگوند كياني/پلدختر

                                                         اولين شهيدپلدختردرمناطق عملياتي
تهيه كننده : نورالدين احمدي
بالاگريوه-شهيددرخانواده اي فقيردراول آبان ماه سال1346درپلدخترديده به جهان گشود.تحصيلات ابتدايي خودرادردبستان شهيدمصطفي خميني(عنصري سابق)به پايان رسانيدودوره راهنمائي رادرمدرسه راهنمايي شهيدبهشتي پلدخترشروع كرد.اودرزمان اوج گيري انقلاب اسلامي ومبارزات مردم برعليه نظام طاغوت نقش موثري داشت.در تظاهرات وراهپيمايي ها شركت مي كردو درهمان زمان درحاليكه سن كمي داشت اعلاميه هاي امام رامي گرفت ودركوچه وخيابان پخش مي كردتااين كه به ياري الله وبه رهبري امام انقلاب مقدس اسلامي به پيروزي رسيددردوران پيروزي انقلاب درحالي كه مكتبهاي انحرافي يكي پس ازديگري ظاهركمي شدندايشان برعليه اين كميته هافعاليت مي كردندودرشهرپلدخترجوان هاي منحرف موجوددرگروه هاي كمونيستي راسركوب مي كردند.
شهيددراين درگيري هايك لحظه دست ازحمايت انقلاب وروحانيت برنداشت.وخودهمچنان درخط اول حركت ميكرد.وبرعليه گروه هاي ضدانقلابي مبارزه مي نمود.اكثرشبهاتاصبح وقت خودرابراي پاك كردن ديوارهاازشعارهاي آنهامي گذراندودرزمان بني صدرشهيدبارها موردضرب وشتم قرارگرفت ولي با اين همه مشكل دست ازكارنكشيد.

باتجاوزعراقيهابه خاك ايران بارها ازپدرومادرش براي رفتن به جبهه تقاضاي اجازه نمودوبالاخره درتاريخ60/7/3درس رارهاكردوعازم جبهه شدومدت 7ماه درآن جاماند.تا اين كه يك روزهنگام كارگذاشتن  مين دستش مجروح شدپس ازچندروزبه پلدخترآمدوپس ازبازگشت قراربوداو رابراي عمل جراحي  به اراك معرفي كنندولي شهيدقبول نكردوبعد ازپايان استراحت به جبهه بازمي گرددونهايتاٌ بعنوان اولين شهيدشهرپلدختردرمناطق عملياتي درتاريخ 18/12/60 ودرچهاردهمين بهارعمرش به شهادت رسيد .
 خاطرات مربوط به شهيدعلي رضاسگوندبه نقل ازخانواده شهيد:
شهيدسگونددرهمان سن پايين گرايش به اسلام وامام پيدا كردواكثرمواقع درمسجدجامع پلدخترنزدبرادران مذهبي آن زمان بودوروخواني وروانخواني قرآن رافراگرفته بودويك روزبعدازپيروزي انقلاب اسلامي كه شهيد فخرالدين رحيمي  براي معرفي كانديداي رياست جمهوري  روحانيت پيروخط امام به پلدخترآمده بودند ودرمسجدجامع به ايرادسخنراني پرداخت وبعدازسخنراني مردم به حمايت ازكانديداي روحانيت خط امام همراه وبه دنبال شهيدبزرگوارفخرالدين رحيمي ازمسجد به خيابان آمدندوبه تظاهرات وشعارپرداختندكه درخيابان يكي از روحانيون رده بالا باچندين ماشين سواري نزديك مردم وشهيد فخرالدين رحيمي  كه ازكانديداي روحانيت خط امام حمايت مي كردندآمدوابتدا خودپياده وديگرافرادداخل بقيه ماشين هاراهدايت به پياده شدن نمودوبه طرفداري ازبني صدرشروع به شعاردادن كردكه شهيدسگوندباتوجه به سن كم واندام ريزخودبي پرواوبدون هيچ گونه ترسي به طرف آن شيخ روحاني رفت وعباي اوراگرفته وشروع به شعاردادن و طرفداري ازروحانيت خط امام فرياد زدكه در آن روزهم توسط عده اي ازاطرافيان آن  شيخ روحاني كه طرفداربني صدربوددرآن زمان موردضرب وشتم قرارگرفت .

شهيددراوابل انقلاب براي ايرادسخنراني به مسجد جامع پلدخترآمدندوشهيدبزرگوارسيد فخرالدين رحيمي خطاب به خانها وكدخداها وافرادي كه تابع دستورات  بي چون وچراي خان ها وكدخداها بودند.سخناني را ايراد فرمودند.سخنان ايشان براي بعضي ها خوش نيامدوشروع به سردادن فحش و حرف هاي زشت و ركيك به آن شهيد والا مقام کردند .شهيد سگوندكه درآن جلسه سخنراني نزديك اين افرادبودندجواب اين ها را دادند .البته ايشان سن كمي داشت و اين كارش موجب شد كه آن ها نزد اقوام شهيد سگوند گلايه كنند .

29-12-1391, 23:43
بازگشت