صفحه نخست | درمقابل اصرارشوهرم براي بازگوكردن رازهاي مگوي دوران مجردي ام چه كنم؟

درمقابل اصرارشوهرم براي بازگوكردن رازهاي مگوي دوران مجردي ام چه كنم؟

به گزارش بالاگریوه پاسخ حجت الاسلام  والمسلمین نقوی به سوال این خانم دربرنامه سمت خدا بدین شرح است :

پاسخ ازحجه الاسلام والمسلمين نقوي/برنامه سمت خدا: خیلی هااین سوال را دارندکه مثلا من دردروان جوانی ام و قبل ازازدواجم ،اسراری درزندگی دارم ونمی خواهم همسرم ازآن چیزی بفهمد .

حالا ممکن است که همسرازآن بو برده یا اینکه یک دستی می زند .این همسران باید بدانند که این کارخیلی زشت است که من به شوهرم بگویم که راستش رابگوکه دردوران جوانی ات با کسی نبودی ؟یا خانم راستش را بگودردوران مجردی به کسی پیامک نزدی ؟ این پرس وجووفصولی زشت است .شما الان دارید با همسرتان بامحبت زندگی می کنید.قرآن به ما میگویدکه بعضی ازسوال ها را نپرسید .می فرماید : ازچیزهایی که باعث ناراحتی شمامی شود سوال نکنید.

مثلاآقابپرسدکه شماخواستگارهم داشته اید؟خانم بگوید:بله ویک هفته هم عقدبودیم ودستش هم به من خورده بود،آیادیگردراین زندگی به شماخوش میگذرد؟آیااین خبرخوشی برای شماست؟

تاره برفرض هم که خبری بوده،این خبرشماراخوشحال نمیکند.زندگی مشترک شما ازوقتی شروع میشودکه این خانم به شما بله گفته و باهم زندگی را شروع کرده اید.زندگی قبل ازآن به شما مربوط نیست .

ماوظیفه داریم ازاینجابه بعدراحفظ کنیم .مثلایکی بپرسدکه آقاشماچقدرحقوق می گیرید؟به شما ارتباطی ندارد.زیرااگرمبلغ حقوق بالا باشدمی گوید ببین همه حقوق ها را به اومی دهندوحرص میخورداگرکم بگویید می گویدکه چطوربااین مبلغ رندگی می کنی ودلش برای اومی سوزد.

ما نباید بعضی ازسوالها را بپرسیم.همسران نبایدکنجکاوباشند واین سوالها را بپرسند . حتی باید ازذهنشان هم بیرون کنند .حتی اگر کسی خبری از گذشته ی کسی داردو اگربیاید این خبررا به همسر او بگویدکه باعث ناراحتی اوبشود،تا وقتی همسراین ناراحتی را فراموش نکرده ،خدا این انسان را نمی بخشد.حتی اگرهزارشب احیا بیایدوهزارلیتراشک بریزد.زیراخدامی گویدکه تویک زندگی را خراب کردی.

مادرروایت داریم که سه جادروغ جایزاست و یک جایش همین جا است . روایت داریم که اگربه مردی راجع به زندگی خانوادگی اش خبربدهی واوناراحت بشود،دراینجادروغ جایزاست .مثلا آقایی ازدوست همسرش بپرسدکه شماکه بااودوست بوده اید اگرخطایی از او دیده اید بگویید و به او قسم بدهد.طرف باید بگویدکه او بسیارپاکدامن و نجیب بوده است حتی اگربه دروغ بگوید.تا این رابطه ی محبت آمیربین زن وشوهر بهم نریزد.اگرازخودمن هم بپرسدمن بایدانکاربکنم.اینکه من ازگذشته ی خودم بگویم وشوهرم را ناراحت کنم صداقت نیست.اینکه شماچندتاخواستگارداشته ایدویاهمسرشماچندجاخواستگاری رفته،ربطی به شماندارد .

بعضی ازپدرومادرهاهم اشتباه میکنندومیخواهندپزبدهندومیگویندکه دخترمابیست تاخواستگارداشت وماندادیم وحتی باهم صحبت کردیم .

شمافکرمیکنیدبااین حرفهاارج وقُرب دخترت رابالامی بری؟فرداپسریک پُزدیگری میدهدوزندگی تلخ میشود.شمادرمقابل این سوال بامحبت بگوییدکه دخترمن یک خواستگارداشته وآنهم شمابوده ایدوهمدیگرراهم پسندیده ایدودارید باهم زندگی می کنید.

هرراستی رانبایدبگوییم .من نبایدازگذشته ی همسرم بپرسم و نفرسومی هم که خبرنداردنبایدآن را بگوید.همسرهم نبایداطلاعات بدهد.تا اینکه این آثاردرذهن از بین برود. وهیچ کس نتواندآن راپیدا کند.

16-06-1393, 10:22
بازگشت