این تذهبون ؟
ديرفهمي،كج فهمي وبدفهمي،خواص رابه كجاخواهدبرد؟
بدفهمی و دیرفهمی بعضی خواص که دایگی مقوله انحراف را برعهده گرفتند هزینههایی خطرناکتر از فتنه را به جان کشور انداخت که قابل گذشت نیستند.
بالاگريوه/انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم شاکلهای خواهدبودازرفتارهای مختلف سیاسی.
انتخاباتی که فتنه رمقی برای برپاشدن دوباره درآن ندارد و قامت"انحراف" نیز لاغرتر از آن است که بتواند ردای "اغتشاش" تأثیر گذار را در آن برتن کند.
انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم شاکلهای خواهد بود ازرفتارهای مختلف سیاسی.
انتخاباتی که فتنه رمقی برای برپاشدن دوباره درآن نداردوقامت"انحراف"نیزلاغرترازآن است که بتواندردای "اغتشاش"تأثیرگذاررادرآن برتن کند.
اما این انتخابات در عین حال صحنهای خواهد بود که به نظر میرسد امت مسلمان ایران بالاخره تکلیف خود را با خواص بدفهم و خواص دیر فهم نیز روشن خواهند کرد.
مادر9دی تکلیف خود را با خواص بی بصیرت و حامیان فتنه مشخص کردیم. سلّمنا...
اما تکلیف خواص بدفهم و دیرفهم را چه زمانی باید مشخص کنیم؟!
نزدیک به 8 سال است که در این کشور حرفهایی با مضامین عجیب و غریب و البته جدید شنیده میشود.
"حرفهایمان درست است چون رهبری تشر نمیزنند، نمونهای از دولت فعلی را در دولت امام زمان خواهیم دید، رابطه ما با ولایت فقیه رابطه پدر و فرزندی است، همه کاندیداهای بالقوه موجود مستعد فتنه و انحرافاند، ما 313 نفر! شما را به حضور در انتخابات فرا میخوانیم و ..."
فأین تذهبون...
آیا وقت تأمل در این باره فرا نرسیده است که این کج فهمی و دیرفهمی و بدفهمی چگونه ما را به حفرهای رساند که اگرچه لاغر و زبون اما از فتنه هم خطرناک تر است؟!
باید دانست که ملاک رفتار صحیح خواص و سیاسیون فقط موضعگیری فریاد گونه در مقابل فتنه و اشدّاء بینهم بودن! نیست بلکه تحلیل صحیح سیاسی، خوش فهمی، تفرّس و زودفهمی نیز ملاکهایی هستند که باید ملاک شناخت رفتار صحیح باشند.
باید نِشتر بزنیم به این جان بیمار و درد قبول اشتباهاتمان را به جان بخریم.
ما فتنهگران را مؤاخذه کردیم و چارچوبهای گفتمانی آنها که منجر به فتنهگری و براندازی میشود را تا حد زیادی به خوبی رصد کردهایم. و باز هم سلّمنا.
اما با انحراف خطرناکتر از فتنه چه کردهایم؟!
چه کردهایم باگفتمانی که بخشی ازآن بیهیچ تغییرواصلاحی نسبت به سال84،دوباره باهمان الگوهای مبالغهآمیزبه صحنه شتافته،ازادبیات مرتبط باظهور،انجمن حجتیه واشعریون استفاده میکندوبیهیچ احساسی برای مقاوم شدن درمقابل انحراف، صلای هل من مبارز میدهد؟!
آیا فقط عمدهای از اصلاحطلبانند که بهواسطه ایفای نقش فعال در فرآیند فتنه باید مؤاخذه شوند یا کسان دیگری هم هستند که به واسطه دایهگی مقوله انحراف باید به میدان توبیخ و تفتیش گفتمانی وارد شوند و تغییر مسیر بدهند؟!
بدفهمی و دیرفهمی این دسته از خواص هزینههایی خطرناکتر از فتنه را به جان کشور انداخته است که قابل گذشت نیستند.
نمیشود به صرف چند تعارف معمول سیاسی و توجه نابخردانه به مقولاتی مثل کبر سنی، تحصیل در حوزه علمیه، سابقه مبارزاتی و غیره... نشست و سکوت کرد و دست آخر ادبیاتی از این دست را دید که:
"موسوی و کروبی باید رابطه خود را با رهبری اصلاح کنند، همه مرتجعاند غیر از ما، باید انتخابات آزاد و در فرم استاندارد جهانی برگزار کنیم، رهبری از دولت تعریف کردند پس دولت خوب است، قصد شناسایی میزان خلوص افراد در مقابل خداوند را داریم، به دنبال انجام نص فرمان ولی فقیه باشید و کاری به تأویلش نداشته باشید و ..."
تاریخ همانگونه که خواص بیبصیرت را نخواهد بخشید، حتماً خواص اهل تعارف و نگفتن تمام واقعیت و خواص ارائه کننده تحلیلهای جهتدار و نفعآمیز را هم نخواهد بخشید.
صد البته گناه این عده بسیار بیشتر از خواصی است که به هر دلیلی دچار بدفهمی و دیرفهمیاند. اما در عین حال باید پذیرفت که ایبسا هزینههای این عمد و سهو، زیاد و همسان باشد که هست.
و اینک باید بگوییم که چه میکنیم؟!
ماهزاروچهارصدسال است برای حسینی عزادارهستیم واشک میریزیم که اسیرالکربات بودنه فقط به دلیل پستی ودنائت یزیدکه بیبصیرتی،بدفهمی ودیرفهمی خواص زمانهاش نیزاورادردشت تف تنهاگذاشته بودودست آخرهمین بدفهمیهاودیرفهمیهابه شهادتش رساند.
کم نبودند در حوالی عاشورا کسانی که به نصّ فتوای شریح قاضی در حلّیت قتل حسینبنعلی(ع) با حکم سخن نماینده امیرالمؤمنین نگریستند و به پسر پیامبر(ص) حمله بردند تا حکم خدا اجرا شود!
تاریخ خوب به یاد دارد که عدهای چطور با خلوص نیت!، نیزه بر پهلوی ولی زمانهشان زدند و چگونه عدهای فقط به صرف بدفهمی، ناخودآگاه خود را "خیلالله" برشمردند و بدون اینکه به انحراف فکری خویش آگاه باشند، به خیمههای آلالله حمله بردند.
دست دشمن همیشه قرار نیست از آستین رومیان و مشرکان برآید که ایبسا دست دشمن گاهی از آستین جانباز صفین و همسر ابامحمد حسنبنعلی(ع) و مرید یمنی علی(ع) به درآید.
باید هوشیار بود.
انحرافی خطرناکتر ازفتنه رخ داده است وتعدادی ازدایههای دیرفهم آن بیهیچ تغییری دررفتاردوباره به صحنه تاختهاند.
شاید پربیراه نباشد اگرشرایط کنونی رابه "فتنه صفین" تشبیه کنیم.
برخی همانگونه که در ماجرای ایستایی در مقابل ولی فقیه سکوت کردند و به وادی تغییر بزک کرده نظریات خود افتادند و گفتند این کار"مخالفت باولی فقیه نیست" و "رهبر ازاینان تعریف کرده است"!، ای بسا که با انحرافاتی سنگینترسرازسنگر تهدیدعلی زمانه هم دربیاورند.
اما نشایدکه این شهر دروهم آوارسکوت عمارهاوخواص بابصیرت بمیرد.
فریادهای پیاپی بایدکه ازموضع تحلیل صحیح،زودفهمی وخوش فهمی برکشیده شوندوتهدیدفتنه وانحراف وارتجاع رادورکنند.
أین عمّار...
مسعوديارضوي-صراط