زندگينامه سرداررشيدسپاه اسلام شهيدحسن نعمتي

خدايابه امام امت خميني كبيروفادارم زيرااوبه اسلام وقرآن وفاداراست

تهيه كننده : نورالدين احمدي ۱۸ اسفند۹۱
بالاگریوه - شهيد درسال۱۳۴۶درخانواده اي ضعيف ازنظر مالي به دنيا آمد.دوران كودكي را در پلدخترو تحصيلات خود را تاسوم راهنمايي همزمان باپيروزي انقلاب ادامه دادبعد از انقلاب با وجود آنكه سن كمي داشت وارد سپاه شدو درقسمتهاي مختلف سپاه خدمت كرد همزمان با آغازجنگ تحميلي وارد عرصه كارزارشد وطي چندين ماموريت سئوليتهاي مختلف ازقبيل معاون گردان و فرمانده گروهان نيروهاي رزمنده رابر عهده داشت ودر سال۱۳۶۶كه فقط۲۰بهار از زندگي او مي گذشت درعمليات نصر۸ به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

خاطرات مربوط به شهيدحسن نعمتي به نقل ازخانواده شهيد

شهيددر هرحالي چهره اي متبسم داشت،به دليل اخلاق نيكويش همه همرزمانش اورادوست داشتند و تمايل داشتند دركنار او باشندبگونه كه خيلي ازرزمندگان به خاطر رفتار و كردار او در گروهان تحت فرمانش به نحو احسن خدمت مي كردند و هنگام پايان ماموريت هر بسيجي با گريه و ناراحتي ازايشان جدا مي شدند فردي بسياربي باك و جسور ودرعين حال خدا ترس بود اگرتمام عراق سلاح مي شد در روحيه او هيچ گونه تاثيري نداشت،هميشه دربين سجده هاي نمازش ذكرآيه انالله وانا اليه راجعون رابر زبان داشت و مصلحت نظام رابر مصلحت تمامي زندگي شخصي خودترجيح مي داد.

 نحوه شهادت 

وعده داده بود فلان روزبه پلدخترمی آیم ودقیقا همان روزدرپلدخترپیکرمطهرش برروی دستان مردم تشییع شد

شهیدحسن “ درحالی که بیست بهار ازعمربابرکتش سپری شده ،چندروز قبل ازشهادت درحالی که ماههاست بعلت حضوردرجبهه های نبرد،خانواده اش ازوضعیتش بی اطلاع هستند با خانواده بوسیله تلفن ارتباط برقرار میکند،حاج حجت برادر بزرگتر از وی احوالاتش را جویا می شود و خواستار حضور درپلدختر برای انجام مقدمات مراسم عروسی شهیدحسن می شود،این شهیدعارف باشنیدن پافشاری خانواده برای بازگشت به پلدخترو انجام مراسم عروسی سرانجام قول میدهدکه طی یکروز هماهنگی شده باخانواده اش به پلدختربرگردد،دست تقدیر او رادر برابرقولش وفادارکرده و درهمان روزی که قول داده بود برروی دست مردم شهیدپرورپلدختربعنوان شهیدراه وطن تشیع وبه خاک سپرده می شود.
شهیدحسن نعمتی سرانجام درتاریخ ۱۳۶۶/۸/۳۰درسن بیست سالگی درسلیمانیه عراق ودرمنطقه جنگی ماووت درعملیات نصرهشت براثراصابت گلوله مستقیم دشمن برسروصورتش به شهادت نائل آمده وچون بعلت اصابت گلوله برصورت، پیکرشریفش قابل غسل نبوده به آرزوی دیرینه اش یعنی دفن بالباس پاسداری مفتخرمی گردد .

وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم -لاتقولوا لمن يقتل في سبيل اله اموات بل احياء ولكن لاتشعرون
نگوييد كساني كه كشته شده انددرراه خدامرده اندبلكه زنده اندولي شما درك نمي كنيد.
خدايابنده اي گناهكارومعصيت كاربودم اماتوبانوري كه درقلب من جاي دادي مرابه راه راست كه صراط المستقيم وهمان راهي است كه پيغمبران وامامان زندگي وجان خودرافداي آن كردندكه همانان دين اسلام است هدايت كرده اي اينك مرابه اين راه هدايت كردي هزاران بارتوراشكرمي گويم و راضيم به رضاي توهمچنان كه درقرآن آمده است.الهي رضابرضائك وتسليما لاامرك
خداياراضي ام به رضاي تواكنون كه احتمال شهادتم مي رودالان خودرادرقالب مرگ مي بينم پس اي گلوله هامرادريابيدو هرآنچه درتوان داريدبربدن من فرودآئيد .
خداياباامام امت خودميثاق بسته وبه اووفادارم زيراكه اوبه اسلام وقرآن وفاداراست واگرچندين باردراين راه شهيدشوم دست ازاين پيمان برنمي دارم .
چندكلمه اي به عنوان وصيت به امت شهيدپرورايران وخانواده عزيزم كه خودنيزازامت خودمي خواهم كه درهرزمان وهرموقع چه خوب وچه بديارومددكارامام وولايت فقيه باشندومقاوم دربرابرمشكلاتي كه ازطرف ابرقدرتهاي جنايتكاربراي انقلاب خونباراسلامي ايران بوجود مي آيدوسدي مستحكم دربرابرشايعه پراكنان وفريب خوردگان وابسته باشيد .

آري برادران عزيزبه سوي جبهه هاي نورعليه ظلمنت بشتابيدكه نيروهاي مقابل ماهمانادشمنان امام حسين هستندوهمين  رزمندگان ياوران امام حسين هستندو اين رهبرحسين زمان است.
خدايا اگرمحبتت شامل حال اين بنده حقيرشدوشهادت نصيبم شدهرنحوي كه خودصلاح دانستي مرادرياب كه اين بدن ضعيف ازآن توست.